عزیزم 03/03.03 به دنیا بیا لطفاً!
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۸۱۲۹۱
به نظر می رسید از مُد یا از سر خیلی ها افتاده باشد اما خدا می داند چطور شد که طی یکی دو هفته گذشته تلاش برای برگزاری مراسم ازدواج یا بچهدار شدن در 01/02/03 یا 03/03/03 بازهم در فضای مجازی داغ شد؟ البته هنوز آمار دقیق و مطمئنی از بیمارستان ها و زایشگاه ها به دست رسانه ها نرسیده که نشان دهد واقعا روز اول یا سوم اردیبهشت امسال تعداد بچه های به دنیا آمده چقدر با روزهای قبل توفیر داشته است اما می شود حدس زد لابد مثل چند سال قبل که صدای مسئولان وزارت بهداشت بابت وضع حمل های زورکی و پیش از موعد درآمد، امسال هم نوزادان که نه، اما خیلی از پدرمادرها تصمیم گرفته باشند بچهشان هرطور شده در روز مورد نظرشان با سزارین به دنیا بیاید!
مادر رستم ، مامان ژولیوس سزار
اختلاف نظرهای تاریخی به کنار؛ فرقی نمی کند که اولین بار، ششصدهفتصد سال قبل از میلاد مسیح ، رومیان باستان قانون «سزاری» را وضع کرده و اجازه داده باشند که پزشکان ، جنین را از بدن مادران بارداری که به رحمت خدا رفته اند، خارج کنند یا اینکه ، ماماهای خصوصی مادر ژولیوس سزار، ابداع کننده روش سزارین بوده باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درد دارد، ندارد؟
البته نمی شود همه مسئولیت اینکه ایرانیها بر اساس آمار و ارقام و گلایه و شکایت کارشناسان و مسئولان امور بهداشتی ، رکورد زده و آمار زایمان به روش سزارین در کشورمان بیشتر از 2 برابر و به قولی 3برابر استاندارد جهانی است را انداخت گردن رستم؛ رودابه و جناب فردوسی بزرگ و یا فقط یقه آن هایی را گرفت که برای تولد فرزندشان در 03/03/03 اصرار داشتند. در این مطلب هم اصلاً قرار نیست در باره مسایل علمی و تخصصی سزارین حرف بزنیم. بحث بر سر این است که واقعاً چطور می شود که با همه تلاش ها و تبلیغات دو سه دهه اخیر در باره ترویج زایمان طبیعی در جهان و بخصوص در کشورمان اما بازهم به موازات این تلاش ها و به مدد گسترش اینترنت و فضای مجازی یکباره مقولاتی مثل تاریخ تولد یا ازدواج رُند و خاص باب می شود؟ آن وقت کار به جایی می رسد که آمار و ارقام تازه هم نشان میدهد 50 یا بیشتر از 50 درصد وضع حمل ها در کشوربه روش سزارین بوده است! حساب آن هایی که به خاطر وحشت از وضع حمل طبیعی، درد و عوارض آن و مسایلی از این دست، در کار طبیعت دست برده و دخالت می کنند به کنار چون کارشناسان و متخصصان چندسالی است فریاد می زنند درد و عوارض و درگیری سزارین خیلی بیشتر است.
پدر و مادرهای تازه کار
شما را نمی دانم ولی من اولین بار حدود بیست و چند سال پیش بود که پدیده وضع حمل های عمدی پیش از موعد به اصرار والدین را جسته و گریخته شنیدم. آن روزها البته هنوز این پدیده شیوع آن چنانی نداشت و بیشتر به عنوان شیرین کاری های نادر پدر و مادرهای تازهکار تلقی می شد! در سال های بعد اما با رواج رفتارهای عجیب و غریب قرن بیست و یکمی که ریشه و ردی در فرهنگ خودی نداشت، سروکله لاکچریبازی و ادا و اصولهایی از قبیل برگزاری جشن ازدواج یا طلاق درتاریخ 07/08/09 و یا تلاش برای به دنیا آمدن فرزند در 9/9/99، 01/01/01 و ... پیدا شد. دیروزهم که مطلبی با تیتر:«هوس لاکچری در ۰۳/۰۳/۰۳» در خبرگزاری ها منتشر و خودش بهانه نوشتن گزارش امروز شد. به جز آمار و ارقام تخصصی و البته نگران کننده در باره بالا رفتن میزان سزارین در کشورمان، این نکته هم در مطلب روز گذشته قابل توجه بود که تولدهای زورکی با تاریخ معین اگرچه پدیده ای مختص به ایران نیست و گویا در کشورهای دیگر هم به صورت محدود و خاص دیده می شود اما ما ایرانی ها در تقلید و درآوردن ادای همان گروه اندک ، مثل آمار میزان سزارین، پیش افتاده و ممکن است حتی رکورد جدید هم زده باشیم و نوآوری های لاکچری مثل اجاره و دیزاین اتاق زایمان در بیمارستان به تاریخ مثلاً 03/03/03 و تزیین سیسمونی نوزاد در بیمارستان با پستانک طلا را ترویج و رسم کرده باشیم!
چند برابر؟
نه اینکه فکر کنید طی این سال ها مسئولان ما در سازمان ها و نهاد های مختلف هم برای کاهش آمار سزارین های غیر ضروری و هم برای پیشگیری از ترویج لاکچری بازی و زایمان های تقویمی پیش از موعد فکری یا کاری نکرده اند. گزارشکارها و سخنرانی های مختلف مسئولان، مدعی اند که هم از حیث فرهنگی و هم ارایه طرح و برنامه برای مشکل اول( افزایش آمار سزارین) تلاشهای بسیاری انجام شده و می شود. لابد مقصر آمارها و گزارشهای سالانه دستگاه های مختلف هستند که بی توجه به سخنرانیها و برنامه های فرهنگی و غیر فرهنگی اجرا شده بازهم نشان می دهند بیشتر از نیمی از وضع حمل های کشور هنوز به صورت سزارین است. برای مشکل دوم و سوم هم همیشه و هرسال و هر سال چند بار مسئولان هشدار می دهند که تولد زودهنگام فرزندان در تاریخ معین چه عوارض و پیامدهای خطرناکی دارد، ولی گوش متقاضیان داشتن فرزندانی با تاریخ تولد رُند و احتمالاَ سیسمونی با پستانک طلا و اتاق زایمان تزیین شده و ... بدهکار این حرفها نیست. حتی سال 1399 که متقاضیان وضع حمل در 9/9/99 به شکل نگران کننده ای افزایش پیدا کرد مسئولان ثبت احوال اعلام کردند به همه متولدان 5/9 /99 تا 15/9/99 شناسنامه 9/9/99 می دهند تا مردم همه در یک روز به بیمارستان ها مراجعه نکنند و مشکل درست نشود. البته بعدً آمار و ارقامی از کاهش روند مراجعه ها منتشر نشد وگرنه ممکن بود ثابت شود با این راه حل در بازه زمانی 10 روزه 5 تا15 آذر99 ، لابد 10 برابر میزان دوره های 10 روزه دیگر متقاضی زایمان پیش از موعد به بیمارستان ها مراجعه کرده اند!
مجید تربتزادهمنبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۸۱۲۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روند افزایشی خودکشی از 1388 تا 1401
خودکشی، امری عمومی در جوامع انسانی است. از این رو، میتوان آن را هم در تمام جوامع و هم در دورههای گوناگون تاریخی سراغ گرفت. هر چند خودکشی با عوامل محیطی و اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ دارد، اما همیشه و در هر شرایطی به عنوان مسأله اجتماعی بروز پیدا نمیکند. آن چه که خودکشی را در سطح مسأله اجتماعی بازنمایی میکند، از یک سو نرخ خودکشی و از سوی دیگر احساس عمومی نسبت رواج آن و نیز تمایل به خودکشی است. نرخ خودکشی هر چند خود را در آمارها نشان میدهد، اما در مواجهه با مصادیق خودکشی، فهم عامه نیز درکی از رسیدن تعدد خودکشی به مرزهای نوعی از ترس اجتماعی دارد؛ چرا که خودکشی در شرایط آنومیک و بحرانی، پدیدهای سرایتی است و با گسترش و تنوع آن، افراد مستعد را به خود مشغول میکند.
-اگر فضای اجتماعی تقویت کننده این تمایل و احساس باشد، خودکشی مانند یک ویروس ذهنی، افراد بسیاری را با خود درگیر میکند. خودسوزی زنان ایلامی نمونه بارز این سرایتپذیری است. خودکشی پزشکان نیز از این نوع است؛ وقتی پزشکی که از نظر ما دارای شغلی با منزلت اجتماعی بالایی است و به نظر موفق میآید، به عنوان فردی اثرگذار بر محیط خود نقشآفرینی میکند، دست به خودکشی میزند، دیگر پزشکان را به عنوان راهی برای رهایی از فشارهای محیطی به اندیشه وامیدارد. این که در مدت کوتاهی، جامعه با خودکشی افرادی مواجه شده که پیش از آن یا در این باره خبری نمیشنید و یا چنان نادر بود که شاخکهای فهم عامه نسبت به آن به عنوان موضوعی متفاوت حساس نمیشد، واجد اهمیت است. 20 خودکشی موفق پزشکان در سال گذشته، عدد کوچکی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. خودکشی کارگران در محل کار خود از طریق حلق آویز و یا خودسوزی که سال گذشته موارد متعددی گزارش شد، از این زمره است که میتواند به راحتی به دیگرانی که آن شرایط را دارند، سرایت کند.
وقتی به خودکشی به عنوان پدیده اجتماعی نگاه میکنیم، باید آمار آن و روند تحولات آن را مورد توجه قرار دهیم. متأسفانه آمار خودکشی در ایران چندان دقیق نیست. سابقه گردآوری منظم آمار خودکشی در ایران چندان طولانی نیست و ما اطلاعات دقیقی از آمار خودکشی دهههای گذشته را یا نداریم و یا دقیق نداریم. به عنوان مثال، آمار ثبتی مشخصی از خودکشی پیش از انقلاب و دو دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی نداریم. در حال حاضر نیز بین آمار انتشار یافته از سوی مرکز آمار ایران در سالنامههای آماری که عمدتا متکی به آمار نیروی انتظامی است با آمار پزشکی قانونی تفاوت وجود دارد که قابل توجیه است(اولی مربوط به خودکشی در صحنه وقوع خودکشی و دومی مربوط به نتیجه خودکشی پس از رساندن فرد به بیمارستان و عدم موفقیت درمان در مورد تعدادی دیگر میشود)، اما انتشار دوگانه آن میتواند موجب خطای توصیف و تحلیل پدیده خودکشی شود.
به عنوان مثال دادههای سالنامه آماری مرکز آمار ایران طی سالهای 1380 تا 1391 نشان میدهد که 27168 نفر بر اثر خودکشی فوت شده بودند. این در حالی است که براساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور فوتشدگان ناشی از خودکشی در این دوره 38691 نفر بود که حدود 11523 نفر بیشتر از مرکز آمار ایران است. به هر صورت باید در نظر داشته باشیم که آمار موجود در ایران، حداقلی است و واقعیت تعداد خودکشی بیش از تعدادی است که اعلام میشود؛ چرا که باید در نظر گرفت که ما در ایران با نوعی از پنهان کاری در بیان خودکشی در برخی از لایههای اجتماعی به خاطر انگ خودکشی مواجه هستیم، و یا حتی نگاه امنیتی به خودکشی در بین برخی افراد و سازمانها میتواند در انتشار آمار خودکشی سهم داشته باشد. با این حال، بر اساس آمار منتشر شده که وضعیت حداقلی را به نمایش میگذارد، میزان و روند خودکشی در ایران، قابل تأمل است و نیازمند توجه خاص به شرایطی که در حال تشدید خودکشی در ایران است.
اطلاعات آماری مربوط به خودکشی در سال گذشته(1402) هنوز منتشر نشده است، اما در سال 1401 بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران بیش از 6 هزار نفر بر اثر خودکشی فوت کردهاند که به نظر میرسد در سال 1402 افزایش قابل ملاحظهای داشته است. تعداد خودکشی منجر به فوت در سال 1400 از سوی نیروی انتظامی 5085 نفر بیان شد که در سال 1401 حداقل 18 درصد رشد داشته است. اگر سال 95 را برای مقایسه در نظر بگیریم، تعداد خودکشی منجر به مرگ در ایران حدود 59 درصد رشد داشته است. این میزان رشد، نشان میدهد که نمیتوان مدعی بود رشد خودکشی تابعی از رشد جمعیت است؛ چرا که جمعیت ایران طی این 7 سال، 59 درصد رشد نداشته است. رشد جمعیت ایران در سال 1401 در مقایسه با سال 95 حدود 9.5 درصد میشود؛ بنابر این، درصد رشد خودکشی در ایران طی این مدت حدود 6.2 برابر درصد رشد جمعیت بوده است. پس باید علل افزایش میزان خودکشی را جای دیگری جستجو کنیم.
از زوایهای دیگر به آمار خودکشی در ایران نگاهی بیاندازیم. نرخ خودکشی موفق که بر مبنای 100 هزار نفر محاسبه میشود در سال 1401 بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران به 7.4 نفر رسید. کافی است بدانیم نرخ خودکشی در سال 1388 حدود 4.1 نفر بود؛ یعنی طی 14 سال اخیر بر نرخ خودکشی 3.3 نفر افزوده شده است. به عبارتی، نرخ خودکشی در دو دهه اخیر رو به فزونی بوده است و در مقایسه با سال 88 فاصله اندکی تا دو برابر شدن دارد. این در صورتی است که نرخ اقدام به خودکشی در اوایل دهه 60 حدود 1.3 بود؛ که قطعا نرخ خودکشیهای موفق در آن سال بسیار کمتر از این میزان است. با توجه به این که به ازای هر خودکشی موفق بین 20 تا 30 برابر اقدام به خودکشی داریم، احتمالا در سال 1401 بین 120 تا 180 هزار اقدام به خودکشی داشتیم.
حال اگر حد وسط این دو را در نظر بگیریم بر حسب 150 هزار اقدام به خودکشی، نرخ اقدام به خودکشی 176.5 خواهد بود؛ یعنی در سال 1401 از هر 100 هزار نفر 176.5 نفر اقدام به خودکشی کردهاند که در مقایسه با ابتدای دهه 60 نرخ اقدام به خودکشی حدود 135 برابر شده است. این افزایش عجیب، ناشی از شرایط کلان حاکم بر جامعه ایران و سیر تحولات آن در چند دهه گذشته است. باید توجه داشت که انباشت مسائل در شرایط کنونی بهویژه چند سال اخیر، به شرایط فوق هشدار رسیده و ضروری است نهادهای مسئول نسبت به آن توجه ویژه داشته باشند. این توجه نه در تقویت فعالیتهای مددکاری مانند اورژانس 123 ـ که البته در جای خود بسیار مهم است ـ بلکه به تغییر رویههایی معطوف است که جامعه ایرانی را با بحران گذران زندگی و فرایند کاهش شأن انسانی افراد در موقعیتهای پایدار و بازتولیدشونده توهین و تحقیر و تبعیض، و نادیده گرفتن حقوق شهروندی و حق فردیت مواجه کرده است.
نرخ خودکشی موفق در ایران از سال 1388 تا 1401(به ازای 100 هزار نفر)
بیشتر بخوانید:
216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901656